زیان های اقتصادی سربازی اجباری

پستی که یک سرباز وظیفه اشغال می کند، یا پستی مورد نیاز برای نیروهای مسلح است یا نیست. اگر نباشد، تعریف این پست تنها منجر به کاهش کارایی سازمان می شود و این امر هزینه را برای سازمان نظامی افزایش می دهد. به عبارت دیگر وجود قانون سربازی اجباری نه تنها کمکی به نیروهای مسلح نمی کند بلکه موجب ایچاد هزینه برای آن می شود.

اما اگر پستی که سرباز وظیفه اشغال می کند مورد نیاز سازمان باشد، در واقع یک فرصت شغلی در اقتصاد وجود داشته که می توانسته توسط یک فرد متخصص پر شود و البته این فرصت شغلی برای اقتصاد از بین رفته است. ممکن است تصور شود که دولت اکنون می تواند با وجود قانون سربازی اجباری با هزینه بسیار کمتری این پست را اشغال کند، اما نکته این جاست که اشغال این پست توسط یک فرد وظیفه بدین معنی است که وی به جای دولت باید هزینه پر شدن این پست را با صرف زندگی خود بدهد. به عبارت دیگر هزینه اشغال این پست هزینه فرصتی است که فرد از دست می دهد. به عبارت دیگر، یک فرصت شغلی در سازمان نظامی، با هزینه فرصت سرباز وظیفه پر می شود.

اما این هزینه فرصت از دست رفته بسیار بیشتر از هزینه ای است که دولت می توانست با استخدام یک سرباز اختیاری پر کند. چرا؟ چون افراد وظیفه اکثریت حتی اگر حقوق کادر را هم داشته باشند تمایلی به انجام وظیفه در سازمان ندارند.

پس بنابراین حتی اگر فرض کنیم همه پست های سربازان وظیفه مورد نیاز است، چون هزینه فرصت اشتغال آن پست توسط فرد وظیفه بیش از هزینه مستقیم استخدام نیروی کادر است، اقتصاد رفاه از دست رفته ای را متحمل می شود و عملا این قانون به اقتصاد زیان می رساند. از همین روست که در اکثریت کشورهای دنیا، نظام وظیفه اجباری منسوخ شده و تنها کشورهایی که بیشتر در خطر جنگ هستند همچنان از این قانون بهره می برند.